یامهدی عجل علی ظهورک

یافاطمه الزهراء(سلام الله علیها)ادرکنی
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

سبک زندگی امیرالمومنین امام علی علیه السلام

18 شهریور 1396 توسط یازهرا

سبک زندگی امام علی(ع) همان سبک زندگی قرآنی و اسلامی است که باید شناخت و بر اساس آن زندگی کرد؛ زیرا آن حضرت(ع) در سایه تربیت پیامبر(ص) و قرآن بود و یکی از تبیین‌کنندگان و مفسران علمی و عملی قرآن بشمار می‌رود. نویسنده در این مطلب ضمن معرفی آن حضرت(ع) برخی ویژگی‌های سبک زندگی ایشان را نیز بر اساس روایات بیان کرده است.

کیستی امیرمؤمنان علی(ع)
بر اساس آیات قرآن امام‌علی(ع) نفس و جان پیامبر(ص) است. (آل‌عمران، آیه61) او یکی از اولواالامرهایی است که اطاعت ایشان واجب است.  (نساء، آیه59) در آیات قرآن حضرت علی(ع) به عنوان عالم و دانای به تمام کتاب (رعد، آیه 43 و روایات تفسیری)، از راسخون در علم (آل‌عمران، آیه7 و روایات تفسیری)، از اهل عصمت و طهارت (احزاب، آیه 33 و روایات تفسیری)، اهل الذکر (انبیاء، آیه 7 و روایات تفسیری)، خویشان و ذوی‌القربایی که مودت آنان واجب است (شوری، آیه23)، از ابرار و مقربان (سوره انسان و روایات تفسیری)، و ده‌ها عنوان و دارنده فضایل بسیار دیگر معرفی شده است.

آن حضرت مجموع فضایل حتی اضداد بود. فهرست فضائلی را خداوند و پیامبر(ص) برای آن حضرت(ع) بیان می‌کنند که می‌توان گفت همه صفات و اسمای الهی را تجلی و ظهور می‌بخشید. پیامبر خدا(ص) در بیان برخی از فضایل ایشان فرموده است: هر که می‌خواهد به «آدم» و علم او و «نوح» و تقوای او و «ابراهیم» و بردباری او و «موسی» و هیبت او و «عیسی» و عبادت او بنگرد، به «علی‌بن‌ابی‌طالب» بنگرد. (ارشاد القلوب، ص217)

ایشان پرورده دامان رسول‌الله (ص) است؛ چنانکه خودش می‌فرماید: شما خود در پیوند با رسول خدا هم به دلیل خویشاوندی و هم به سبب موقعیت ویژه من، جایگاه مرا می‌شناسید. او مرا از روزگاری که نوزادی بودم در دامن خود می‌نشاند و بر سینه می‌چسبانید و از عطر دلپذیرش بهره‌مندم می‌ساخت، لقمه را می‌جوید و در دهانم می‌گذاشت و هرگز در گفتارم دروغی نشنید و در رفتارم لغزش و سبکسری ندید. (نهج‌البلاغه، ح192)

علی(ع) محرم راز پیامبر(ص) بود و پیامبر اسرارش را با ایشان در میان می‌گذاشت. حضرت علی(ع) در این باره فرموده است: موقعیتی که من در محضر پیامبر خدا داشتم برای هیچ کس دیگر نبود. من هر روز سحر محضر ایشان می‌رفتم. (مسند احمد، ج1، ص77-85)

بریده الأسلمی می‌گوید: هرگاه که با پیامبر(ص) به سفر می‌رفتیم، علی(ع) مسئول توشه و بار پیامبر بود، آنها را از خودش جدا نمی‌کرد و هنگامی که در جایی منزل می‌کردیم توشه و اثاث پیامبر را وارسی می‌نمود و اگر نیاز به ترمیم و اصلاح داشت اصلاح می‌کرد و اگر کفش و نعلین پیامبر نیاز به تعمیر و دوخت داشت آن را انجام می‌داد. (بحارالانوار، ج37، ص303)


این انس و ارتباط و پیوند حضرت علی(ع) با پیامبر(ص) موجب می‌شود تا در فرصت‌های مختلف، از علوم بی‌پایان رسول خدا بهره گیرد. پیامبر(ص) هم این جان خویش به تعبیر قرآن را عزیز و گرامی می‌داشت و به او عنایت ویژه داشت. این گونه است که گفتنی‌‌های بسیار و اسرار مهمی را با او در میان می‌گذاشت. البته این موقعیت برای هیچ کس دیگر فراهم نبود و همین فضیلت بود که حسد برخی بدخواهان را برمی‌انگیخت.

مجموعه‌ای که ایشان از پیامبر(ص) دریافت کرد او را به گنجینه وحی مبدل ساخت. ایشان در خلوت‌های خویش با پیامبر(ص) یا می‌پرسید یا پیامبر(ص) خود علومش را به وی انتقال می‌داد. امیرمؤمنان علی(ع) در این باره نیز فرموده است: هرگاه از پیامبر خدا سؤال می‌کردم، خواسته‌ام را پاسخ می‌داد و اگر من سکوت می‌کردم او خود پیشگام می‌شد و از دانش خود بهره‌مندم می‌ساخت. (المصنف، ج6، ص368، ح32061)

آن حضرت(ع) چنانکه قرآن می‌فرماید از راسخون در علوم قرآنی و اهل ذکر است که باید دین را از او یاد گرفت و متشابهات را فهمید؛ زیرا توان ارجاع متشابهات به محکمات را دارد و آشنای کامل به قرآن و معارف آن و قرآن ناطق است. حضرت علی(ع) خود می‌فرماید: به خدا سوگند آیه‌ای از قرآن کریم نازل نشده است مگر اینکه من می‌دانم در چه موضوعی و در کجا نازل شده است، زیرا پروردگارم به من دلی اندیشمند- ژرف‌اندیش- و زبانی پرسشگر عنایت کرده است. (انساب الاشراف، ج2، ص98 ح27)

لزوم بهره‌گیری از سبک زندگی امام علی(ع)
با توجه به آیات و روایات پیش گفته و غیر آنها باید گفت که هر فردی اگر بخواهد سبک زندگی قرآنی اسلامی داشته باشد، باید زندگی را از امیرمؤمنان علی(ع) بیاموزد. از نظر پیامبر(ص) هر کسی که شیعه امام علی(ع) شد و پا در جای پای ایشان گذاشت رستگار خواهد شد و وارد بهشت می‌شود. بنابراین، لازم است تا هر مسلمانی سبک زندگی امام را بشناسد و براساس آن رفتار نماید.

ابن کهمس گوید: به حضرت صادق(ع) عرض کردم: عبدالله بن ابی یعفوربر شما درود فرستاد. حضرت فرمود: بر تو و بر او درود باد، وقتی پیش او رفتی سلام مرا به او برسان و بگو: جعفر بن محمد می‌گفت: نیک بنگر هر آن ویژگی که باعث شد تا علی(ع) به آن مقام بلند نزد پیامبر خدا برسد، خود را ملازم آن خصلت نما و یقین بدان هر مقامی که علی نزد پیامبر یافت تنها و تنها به خاطر راستگویی و امانتداری بود. (الکافی، ج 2، ص 104، ح 5)

در این روایت ضمن اینکه شناخت سبک زندگی اسلامی امام علی(ع) به عنوان یک واجب برای بهره‌گیری از آن مطرح شده، به برخی از ویژگی‌های اخلاقی تاکید خاص و ویژه‌ای مبذول شده است؛ زیرا این فضایل اخلاقی ریشه دیگر فضایل اخلاقی است و هر کسی به اینها متخلق شود بستری برای تخلق به فضایل دیگر فراهم می‌آورد. از نظر آموزه‌های قرآنی معیار ارزش انسانها و میزان مسلمانی بر اصول و فضایلی چون «صدق» و «امانت» است. در روایات بسیاری آمده است که به نماز و رکوع و سجود اشخاص نگاه نکنید، بلکه بنگرید که راستگویی و امانت‌داری او چگونه است؟ زیرا این امور است که شرافت و کرامت انسانی را نمایان می‌سازد و انسان دروغگو و خائن هرگز بهره‌ای از انسانیت نبرده چه رسد که بهره‌مند از مسلمانی باشد و در مسیر ایمان قرار گیرد.

 

 سبک زندگی امام علی(ع) همان سبک زندگی قرآنی و اسلامی است

   
برخی از ویژگی‌های سبک زندگی امیرمومنان(ع)
در اینجا به برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های سبک زندگی اسلامی امیرمومنان(ع) اشاره می‌شود.
1- حلال‌خواری و خشنودی خدا و پیامبر: از مهمترین ویژگی‌هایی که یک انسان مومن را از غیر مومن متمایز می‌کند همین اموری است که حضرت صادق(ع) در این حدیث فرموده است: به خدا سوگند علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) تا روزی که از این دنیا رفت مال حرامی نخورد و هیچگاه بر سر دو راهی - که هر دو راه مورد خشنودی خدا باشد- قرار نگرفت مگر اینکه پرزحمت‌ترین آنها را برگزید و هر حادثه مهمی که برای پیامبر خدا پیش می‌آمد - به دلیل اعتمادی که به علی داشت- از او کمک می‌گرفت. در میان این امت هیچ‌کس نتوانست همانند علی(ع) راه پیامبر را- بی‌کم و کاست- طی کند و با این همه تلاش و کوشش، همواره چون بیمناکان کار می‌کرد، چشمی به بهشت و چشم دیگر بر آتش داشت، از سویی امیدوار پاداش بهشت و از سوی دیگر هراسناک از کیفر آتش بود. (الارشاد، ص 255) ابن عباس نیز درباره طالب رضای حق بودن ایشان می‌گوید: علی(ع) در تمامی کارهای خود همواره در پی رضایت الهی بود و به همین جهت «مرتضی» نامیده شد. (المناقب، ج 3، ص 110)

در مدینه آن حضرت(ع) برای محافظت از جان پیامبر(ص) در مسجد خود را آماده مقابله با توطئه‌ها می‌کرد، زیرا منافقانی درصدد ضربه زدن به آن حضرت(ص) بودند، از همین رو مراقبت و حفاظت از جان پیامبر لازم بود و امام به عنوان محافظ رسول خدا(ص) کنار ستون محرس در مسجد‌النبی می‌نشسته و مراقب اوضاع بود. آن ستون هم در مسجد‌النبی و کنار قبر حضرت رسول مشخص است و روی آن نوشته است:‌ «اسطوانه الحرس»

2- پشتیبانی حق و سازش‌ناپذیری: از ویژگی‌های آن حضرت(ع)، نداشتن سازش با مخالفان حق و عدل و برخورداری از قاطعیت انقلابی در راه انجام وظیفه بود. خود آن حضرت(ع) می‌فرماید: به جان خودم سوگند، در نبرد با کسی که مخالفت حق کند و راه گمراهی پیش گیرد، نه مداهنه و سازش می‌کنم نه سستی. (نهج‌البلاغه، الخطب: 24) و در جایی دیگر می‌فرماید: در تمامی زندگی من، نقطه سیاهی نیست تا عیب جویان و اشاره‌کنندگان با چشم و ابرو اشاره کنند و سخنی گویند. خوارترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را بستانم و نیرومند نزد من ناتوان است تا حق دیگران را از او بازگیرم. ما با تمام وجود به قضای الهی خشنود و در برابر فرمانش تسلیم هستیم. (نهج‌البلاغه، الخطب: 37) آن حضرت(ع) به آنچه می‌گفت عمل می‌کرد و از همین رو، قاطعیت، در اجرای حق و عدالت و پشتیبانی از مظلوم در برابر ظالم از ویژگی‌های «حکومت علوی» بود. هرچند اجرای دقیق عدالت، به کام دنیا خواهان خوش نمی‌آمد و عده‌ای از او می‌رنجیدند، اما دلخوشی آن حضرت این بود که خدایش از او راضی است. آن حضرت(ع) می‌فرماید سخن گفتن از عدل و حق آسان ولی عمل بدان سخت و دشوار است.

3- رضایت خداوند اصل اساسی در سیاست علوی: امیرمؤمنان(ع) جز برای رضایت خداوند گامی برنداشت و بر آن بود تا با خداوند در حالت «راضیه مرضیه» با نفسی مطمئن ملاقات کند. (فجر، آیات 27 تا 30) این‌گونه است که در دوره جاهلیت و اسلام هرگز از این اصل در هیچ یک از سیاست‌هایش عدول نکرد. آن حضرت(ع) ‌درباره این راهبرد اساسی در سیاست عمومی خویش می فرماید: به خدا سوگند، من همواره در زمره پیشتازان این حرکت بودم تا روزی که جبهه دشمن تار و مار شد و جاهلیت از صحنه بیرون رفت، بی‌آنکه کمترین ضعف یا ترسی داشته باشم و امروز نیز در همان راستا قدم برمی‌دارم و تصمیم دارم باطل را بشکافم تا حق از پهلوی آن بیرون آید. مرا با قریش چه کار؟ که دیروز در موضع کفر بودند و با آنان جنگیدم و امروز نیز که گرفتار فتنه و انحراف شده‌اند به پیکارشان خواهم خاست. من همانگونه که دیروز با آنان برخورد کردم امروز نیز همانم. (نهج‌البلاغه، خ 33) همین سیاست است که دیگران را به دشمنان وی تبدیل کرد و اجازه ندادند تا به عنوان خلیفه خدا و پیامبر(ص) بر منصب ولایت الهی خود در ظاهر قرار گیرد و او را از ولایت‌ظاهری و خلافت دنیوی محروم کردند. در حقیقت تنها گناه امام(ع) از نظر دیگران همان سازش ناپذیری و سیاست راهبردی رضایت خدا است. همین رضایت‌جوئی خداوند و عدم تکیه و اعتماد به غیر خدا موجب می‌شود تا ایشان به جنگاوری بی‌باک تبدیل شود و در زمان تنزیل و تاویل از مشرکان و منافقان نهراسد. حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود:‌… و از شگفتی‌های زمانه این است که - شامیان- به من پیام داده‌اند که خود را برای مقابله با سرنیزه‌ها آماده کنم و برای ضربه‌های شمشیر شکیبا باشم، مادران گریان به سگوشان بنشینند! تاکنون کسی مرا با دعوت به جنگ تهدید نکرده است و از زخم‌های نیزه و شمشیر هراسی نداشته‌ام، چرا که بر یقین به پروردگارم تکیه دادم و دینم را زنگار شبهه نیالوده است. (نهج‌البلاغهًْ خ 22)

4. عدالت‌خواهی و عدالت‌محوری: از دیگر سیاست‌های راهبردی امام علی(ع) در سبک زندگی ایشان عدالت‌خواهی و عدالت‌محوری است. همین عنصر نیر بسیاری را از وی و حکومتش دور می‌کند؛ زیرا اجرای عدالت در حق خود و خویشان بسیار سخت و دشوار است؛ این در حالی است که آموزه‌های اسلامی تاکید دارد که عدالت را حتی در حق دشمنان چنان اجرا کنید که به وی ظلمی روا نشود و به خاطر خویشان و دوستی با افراد از عدالت عدول نکنید. (مائده، آیه 8؛ انعام، آیه 152) سیاست‌های عدالتی امیرمومنان(ع) بر بی‌تقوایان سخت می‌آمد؛ زیرا از نظر قرآن عدالت نزدیک‌ترین حالت به تقوای الهی است. (همان) در روایت است آنگاه که حضرت امیر به دلیل رعایت مساوات در تقسیم بیت‌المال مورد عتاب قرار گرفت فرمود: آیا به من امر می‌کنید و اصرار می‌ورزید تا پیروزی را به بهای ستم بر کسانی که مسئولیت سرپرستی آنها بر دوشم نهاده شده است به دست آورم؟ به خدا سوگند که تا روزگار در گردش است و ستارگان آسمان در پی هم حرکت می‌کنند، چنین کار ناروایی نخواهم کرد. اگر این مال، ثروت شخصی من بود در تقسیم آن مساوات را رعایت می‌کردم، چه رسد به اینکه مال، مال الله است. (نهج‌البلاغهًْ، خ 124) آن امام را تندیس عدالت می‌گویند؛ چنان که خود می‌فرماید: به خدا سوگند اگر اقلیم‌های هفت‌گانه زمین را با هر چه در زیر آسمان آنها است به من دهند تا خدا را در حد گرفتن پوست جوی از دهان موری نافرمانی کنم، نخواهم کرد. چرا که این دنیای شما در نزد من از برگ نیم جویده‌ای در دهان ملخی ناچیزتر است. علی را با نعمت‌های فناپذیر و لذت‌های گذرا و ناپایدار چه کار! (نهج‌البلاغهًْ، خ 222)

5. همدلی و همدردی با درماندگان: در شیوه حکومت، سیاست مردمی و جانبداری از مظلومان و محرومان از اصول کلی زمامداری امیرمؤمنان(ع) بود. ایشان با همدلی و همدردی با مردم بر آن بود تا حق و عدالت را اجرا کند؛ زیرا با چنین سیاستی است که می‌توان مردم را در جایگاه کرامت و شرافت خودشان قرار داد. آن حضرت(ع)  مردم را دوست داشت، مردم هم او را دوست داشتند. پیامبر گرامی اسلام(ص) به این ویژگی امام علی(ع) به عنوان یک عطای الهی اشاره کرده و فرموده است: یا علی، خدای متعال تو را چنین قرار داده که بینوایان را دوست بداری و آنان را به عنوان پیروان خویش بپسندی و آنان هم تو را پیشوایی و امامت بپسندند. (حلیهًْ الاولیاء، ج 1، ص 71)


6. همدردی با مردم و یاوری محرومان: گرایش به مردم و روحیه مهرورزی به آنان، از ویژگی‌های رهبران الهی است. بر اساس آموزه‌های قرآنی مومن باید مهارت همدلی و همدردی را بیاموزد و نسبت به دیگران اجرا کند. این که خداوند یکی از ویژگی‌های اهل ایمان و نماز را کمک به محروم و سائل دانسته در همین چارچوب است. (ذاریات، آیات 19 و 20؛ معارج، آیات 24 و 25) کمک و انفاق و اطعام به دیگران و احسان به مردمان از اصولی است که در اسلام بسیار مورد تاکید است و رهبران الهی به عنوان الگوهای حسنه باید در این امور پیشگام باشند چنانکه بودند و هستند. مغیرهًْ - الضبی - می‌گوید: علی(ع) به موالی - شهروندان غیر عرب و بردگان آزاد شده - تمایل بیشتری داشت و نسبت به آنان مهربانتر بود. در صورتی که - خلیفه دیگر به شدت از آنان دوری می‌‌گزید و پرهیز می‌کرد (الغارات: ص 341) درباره همدردی آن حضرت(ع) با مردم می‌توان به این سخن آن حضرت استناد کرد که فرمود: هیهات که هوی و هوسم بر من چیره شود و شکم‌بارگی به گزینش طعام‌های لذیذ وادارم کند، در حالی که چه بسا در یمامه و یا حجاز کسانی باشند که امید دستیابی به قرص نانی نداشته و خاطره‌ای از سیری ندارند و هرگز مباد که من با شکم پر بخوابم در حالی که شاید پیرامون من شکم‌های به پشت چسبیده و جگرهای سوخته باشد. (نهج‌البلاغهًْ، نامه: 45) بی‌خبری مسئولان حکومتی از وضع زندگی مردم جامعه، ناپسند است. در حکومت‌های غیرمردمی، حاکمان به راحتی و رفاه خود می‌اندیشند و همه وسایل آسایش را برای خود و بستگان خویش فراهم می‌کنند و به رنج و محرومیت و گرسنگی و نیاز طبقات محروم توجهی ندارند. حضرت علی(ع) این شیوه را از شأن حکومت دور می‌داند و به یاد گرسنگان جامعه در دور افتاده‌ترین مناطق است.

7. پیشتاز در عمل نیک و خیر: قرآن از سرعت و سبقت‌گیری مومنان در کارهای نیک و خیر سخن به میان آورده و آنان را تشویق می‌کند. (بقره، آیه 148؛ مائده، آیه 48) اسوه‌های ایمان و عمل همواره در هر کار خیر و نیکی پیشگام بوده و هستند. حضرت امیرالمؤمنین(ع) درباره خود می‌فرماید: ای مردم! به خدا سوگند من هرگز شما را به هیچ طاعتی فرا نمی‌خوانم مگر آنکه خود بر شما -  در عمل به آن - پیشی می‌جویم و از هیچ گناهی نهی نمی‌کنم - مگر آنکه پیش از شما، خود را از عمل به آن بازمی‌دارم. (نهج‌البلاغهًْ، خ 173) 

 

  امیرمؤمنان (ع) جز برای رضایت خداوند گامی برنداشت

 
8. ارشاد و موعظه‌گری: خداوند در قرآن بر موعظه دیگران و اینکه انسان دیگری را به کارهای خیر و آخرت یادآور شود و از دلبستگی به دنیا باردارد تاکید دارد. انسان‌ها همواره نیازمند پند و موعظه و نصیحت هستند. به این معنا که گاه لازم است به شکل عام مسائل خیر و اخلاقی گوشزد شود یا به شکل خاص درباره رفتار شخصی به خودش تذکر داده شود. امام‌‌علی(ع) دلسوزانه به این امر اقدام می‌کرد. زاذان می‌گوید: حضرت امیرالمؤمنین(ع) به تنهایی در بازار می‌گشت و گمشده را راهنمایی و ناتوان را کمک می‌کرد و به هنگام عبور از پیش فروشندگان و کسبه، قرآن کریم را در برابر آنها می‌گشود و این آیه را برای آنها می‌خواند «خانه آخرت - سعادت ابدی - را برای کسانی قرار دادیم که قصد سرکشی و فساد در زمین ندارند و عاقبت - نیک - تنها از آن پرهیزکاران است». (المناقب ج 2، ص 104) البته گاه لازم است به شکل امر به معروف و نهی از منکر به این فریضه عمل شود؛‌زیرا اگر ترک این فریضه شود ممکن است ارزش‌ها با ضد ارزش‌ها جابه‌جا شده و به شکل یک فرهنگ درآید. از این رو، امام علی(ع) نسبت به اوضاع جامعه و رفتار کسبه و مردم بی‌تفاوت نبود، شخصا امر به معروف و نهی از منکر می‌کرد و با «تذکر لسانی» مردم را به یاد خدا و قیامت می‌انداخت، تا به وظیفه خویش عمل کنند.

9- سفره و خوراک: راوی می‌گوید از حضرت صادق(ع) شنیدم که فرمود: حضرت امیرالمومنین در نوع غذا شبیه‌ترین افراد به پیامبر خدا(ص) بود. او خود نان و سرکه و روغن زیتون می‌خورد و به مردم- مهمانان خود- نان و گوشت می‌داد. (الکافی، ج6، ص 328)

10- کار و تلاش: آن حضرت(ع) با توجه به موقعیت‌های زندگی کاری را انجام می‌داد که نیاز جامعه بدان بود و امکانش برایش فراهم بود. ایشان به حکم قرآنی به آبادانی زمین می‌پرداخت (هود، آیه 61) و کارش را بیهوده نمی‌دانست؛ چنانکه قرآن می‌فرماید: ایحسب الانسان ان یترک سدی؛ آیا انسان گمان می‌کند که رها شده است؟ (قیامت، آیه 36) در روایت است که امام علی(ع) هنگام شخم زدن زمین این آیه را می‌خواند. حضرت امام صادق(ع) درباره کار و تلاش آن حضرت(ع) فرموده است: گاهی امیرالمومنین به سوی صحرا می‌رفت و همراه خود باری از هسته خرما می‌برد، وقتی سوال می‌شد این چیست که به همراه داری؟ می‌فرمود: هر دانه از اینها یک نخل است ان‌شاءا… آنگاه می‌رفت و همه آنها را می‌کاشت و دانه‌ای از آنها را نمی‌خورد. (الکافی، ج 5، ص 75) آن حضرت(ع) زندگی‌اش را از راه کار و تلاش تامین می‌کرد و خود را وابسته به بیت‌المال نمی‌کرد، بلکه چنان بود که دیگران نیز از کار و تلاش وی بهره‌مند می‌شدند. خود آن حضرت می‌فرمود: ای مردم کوفه اگر- مرا دیدید- با اندوخته‌ای بیشتر از وسایل شخصی زندگی و مرکب و غلام خود از نزد شما برگشتم، بدانید که خائن بوده‌ام- آن حضرت در مدت حکومت، از بیت‌المال مصرف نمی‌کرد- و هزینه زندگی او از زمین‌های کشاورزی که در ینبع داشت تامین می‌شد. (الغارات، ص 44)

11- ساده‌زیستی: آن حضرت(ع) با آن که درآمد خوبی از کار و تلاش خویش در زمین‌ها و نخلستان‌ها داشت، ولی همه آنها را در راه خدا انفاق می‌کرد و خود بهره‌ای نمی‌برد. در دوران عزلت از سیاست و در اوج قدرت یکسان زیست و تفاوتی در زندگی‌اش پدید نیامد و به سوی تجملات نرفت، با آن‌که وضع مسلمانان در آن دوره خوب بود و اقتصاد شکوفایی داشتند، ایشان به کمترین چیزها قناعت می‌کرد و بسیار ساده می‌زیست. حضرت خود در این باره فرموده است: به خدا سوگند تن‌پوش خود را چندان وصله کرده‌ام که از وصله‌کننده‌اش شرم دارم. روزی گوینده‌ای به من گفت: آیا زمان دور افکندن آن فرا نرسیده است؟ و من گفتم: دور شو، که هنگام بامداد، از مردم شب‌رو سپاسگزاری می‌شود (یعنی نتیجه این رنج من در آینده مورد تمجید قرار خواهد گرفت). امیرالمومنین(ع) پنج سال حکومت کرد و در طول این مدت آجری بر آجر و خشتی روی خشت ننهاد و زمینی را به خود اختصاص نداد و درهم سفید و دینار سرخی به ارث نگذاشت. (المناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص95)

12- عبادت و طریق بندگی: امام به حکم آیه 56 سوره ذاریات فلسفه آفرینش انسان را عبادت و عبودیت و بندگی دانسته و بر آن مسیر حرکت می‌کرد. حضرت صادق(ع) فرموده است: حضرت امیرالمومنین به هنگام وضو گرفتن اجازه نمی‌داد کسی برایش آب بریزد و می‌فرمود: دوست ندارم در نمازم به درگاه خدا کسی را شریک قرار دهم. (علل‌الشرایع، ج1، ص 323) از نظر ایشان نماز، امانت الهی است که بندگان را به بندگی می‌رساند. برای همین بر آن اهتمام خاص داشت. در تفسیر قشیری آمده است: هرگاه وقت ادای نماز می‌رسید، رنگ چهره امیرالمومنین تغییر می‌یافت و بر خود می‌لرزید. وقتی به او می‌گفتند: این چه حالت است؟ می‌فرمود: هنگام ادای امانتی رسیده است که بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه شد و آنها از حمل آن سرباز زدند و انسان این بار امانت را برداشت. (المناقب، ج2، ص 124؛ الاحزاب، آیه 72) از همین‌رو، ایشان نمازخانه‌ای داشت که در آنجا به عبادت و بندگی می‌پرداخت. حضرت صادق(ع) فرمود: حضرت امیرالمومنین در خانه خود اتاقی را که نه کوچک بود و نه بزرگ، اختصاص به نماز خود داده و هر شب کودکی را برای خوابیدن به همراه خود می‌برد و در همان جا نمازهایش را می‌خواند. (المحاسن، ج2، ص 425 ح 2557) در این حدیث دو نکته وجود دارد که هر دو از آداب و مستحبات اسلامی است:

1- اختصاص دادن جای معینی برای نماز و عبادت در خانه 2- پرهیز از تنها خوابیدن در یک خانه که مکروه است. اختصاص یک مکان برای نماز و عبادت، آنجا را قداست می‌بخشد و حضور قلب و تمرکز روحی بهتری برای نمازگزار فراهم می‌کند.

13- نقش نگین: نقش نگین انگشتری ایشان پیام‌های اساسی را به دیگران یادآور می‌شد. از این‌رو، توجه به این نقش‌ها به عنوان شعار زندگی هر مسلمانی اساسی و مهم است. عبد خیر می‌گوید: علی(ع) چهار انگشتر داشتند که به دست می‌کردند: یاقوتی برای نجابت و بزرگی- فرزانگی- و فیروزه برای پیروزی و حدید چینی برای نیرومندی و عقیق را نیز برای محافظت. نقش نگین یاقوت: «لااله الاالله المک الحق المبین» و نقش فیروزه: «الله الملک الحق» و نقش حدید: «العزهًْ لله جمیعا» و در نگین عقیق سه سطر نقش بسته بود: «ماشاءالله، لاقوهًْ الا بالله، استغفرالله» (الخصال، ص 199)

14- پیمان روزانه با فرشتگان: حضرت صادق(ع) فرموده است: حضرت امیر(ع) هر بامداد- خطاب به دو فرشته نویسنده اعمال می‌فرمود: مرحبا بر شما دو فرشته بزرگوار و یادداشت‌کننده اعمال- به خواست خدا امروز نیز- آنچه دوست دارید بر شما املا خواهم کرد و به دنبال این تعهد به ذکر: «سبحان‌الله و لااله الاالله» مشغول می‌شد تا خورشید طلوع می‌کرد و هنگام عصر نیز تا غروب آفتاب، به همان ذکرها می‌پرداخت. (بحارالانوار، ج 84، ص 267 ح 38)

15- فرزند صالح، روشنایی چشم: از نظر امام علی(ع) فرزند صالح همان چشم روشنی بشر است. از نظر آن حضرت(ع) فرزندان صالح، دیندار و مفید برای جامعه، مایه روشنی چشم والدین و ذخیره صالح برای آنان است و پس از مرگ پدر و مادر هم، خوبی‌های آنان سبب یاد خیر و طلب رحمت مردم برای پدر و مادرش می‌شود. تربیت دینی اولاد، از مهم‌ترین وظایف والدین است و ادب، برترین میراث آنان است. حضرت در این‌باره فرموده است: به خدا سوگند هیچ‌گاه از پروردگار خود فرزندانی خوش‌سیما و نه فرزندانی سرو قامت نخواسته‌ام، بلکه فرزندانی مطیع خداوند و ترسان از او خواسته‌ام تا هرگاه به فرزندم نگریستم و او را در حال اطاعت خدا دیدم، چشمانم روشن شود. (تفسیرالصافی، ج4، ص 27)

آنچه بیان شد تنها گوشه‌ای از جنبه‌های سبک زندگی امام علی(ع) بود و قطعا پرداختن به همه این جنبه‌ها نیاز به یک کتاب قطور خواهد داشت.


منبع:kayhan.ir

 نظر دهید »

حکمرانی مطلوب ازنگاه امام علی علیه السلام

17 شهریور 1396 توسط یازهرا

حکمرانی در لغت به معنای اداره و تنظیم امور میان شهروندان و حاکمان است. یکی از مباحث مهم و در عین حال جدید که از دهه 1980 به بعد در ادبیات توسعه مطرح شده، موضوع «حکمرانی خوب» است. این موضوع، به خصوص در کشورهای در حال توسعه و در راستای استقرار و نهادینه سازی جامعه مدنی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. موضوع محوری حکمرانی خوب، چگونگی دست یافتن به حکومتی است که بتواند زمینه ساز توسعه ای عادلانه و مردم سالار باشد. در این نگاه، ماهیت حکمرانی با تسلط و اعمال قدرت تفاوت دارد و نوعی تنظیم گری تلقی می شود. اصطلاح حکمرانی خوب برای اولین بار در سندی از بانک جهانی با عنوان “آفریقای زیر صحرا از بحران تا رشد پایدار” در سال ۱۹۸۹ مطرح شده است. منظور از حکمرانی خوب در این سند، اداره و تنظیم امور کشور و جامعه و رابطه دولت  شهروندان بر اساسی دموکراسی (حق انتخاب مردم)، حاکمیت قانون، دستگاه قضایی مؤثر و قوانین عادلانه و همه گیر است. از جمله عواملی پیدایش نظریه حکمرانی خوب می توان مواردی از قبیل: افزایش بحرانی های مالی، تحول عملکرد اقتصاد جهانی و عملکرد اقتصادی کشورهای در حالی گذار را نام برد (نقیبی مفرد، ۱۳۸۹: ۱۳۰).


از نظر برنامه توسعه ملل متحد حکمرانی خوب عبارت است از: حاکمیت با ویژگی هایی همچون مشارکت جویی، شفافیت، پاسخ گویی، اثربخشی، رعایت برابری، ارتقای حاکمیت قانون، و تعیین اولویت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر مبنای اجماع وسیع تر، که در آن ندای ضعیف ترین و آسیب پذیرترین افراد در اتخاذ تصمیمات و تخصیص منابع شنیده شود (برنامه توسعه ملل متحد، 1997). از نظر اداره توسعه ایالات متحده آمریکا، حکمرانی خوب عبارت است از: حاکمیت دموکراتیک، شفاف، جمع گرا، مشارکت دهنده شهروندان در تصمیم گیری ها، نمایندگی از مردم، و پاسخ گویی که بر پنج مبنای تحکیم قانون گذاری، غیرمتمرکز و اداری حاکمیت محلی و دموکراتیک، ضد فساد، دارای روابط کشوری لشکری، و بهبود اجرای خط مشی تمرکز دارد (اداره توسعه ایالات متحده آمریکا، 1997).


نهادهای بین المللی و کارشناسان آنها برای حکمرانی خوب شاخص هایی ذکر نمودند تا از این طریق، کشورهای جهان را ارزیابی کنند که آیا حکم رانان کشورهای در حال توسعه، امور جامعه شان را بر اساس این الگو اداره می کنند یا خیر؟ اگر کشوری مطابق این شاخص ها عمل کند مطابق این الگو موفق بوده و در نتیجه، از کمک ها و حمایت های جهانی و نهادهای بین المللی مانند بانک جهانی، برنامه توسعه ملل متحد و صندوق بین المللی پول برخوردار می شود. اما اگر مطابق این شاخص ها عمل نکند از این حمایت ها و کمک ها محروم خواهد شد. بر اساس سندی که بانک جهانی در سال 2006 توسط کافمن، کری و ماسترازی انتشار داد، حکمرانی خوب دارای شش شاخص است: پاسخ گویی، ثبات سیاسی، اثربخشی دولت، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون، و کنترل فساد. بر اساس اعلام بانک جهانی، هر قدر کشوری به این شاخص ها نزدیک تر باشد، آن کشور از نرخ رشد اقتصادی بالاتری برخوردار بوده، رشد بخش خصوصی مؤثرتری خواهد داشت. همچنین میزان مرگ و میر در آن کاهش و ورود سرمایه خارجی افزایش می یابد (پورآقایی، 1383). به عکس، هر قدر کشوری با این شاخص فاصله داشته باشد به همان اندازه رشد اقتصادی کاهش خواهد داشت.


چنان که ملاحظه می شود علت اصلی پیدایش نظریه حکمرانی خوب، توسعه اقتصادی بوده است. بنا بر نظر برخی پژوهشگران حکمرانی خوب نقشه راهی است که کشورهای مسلّط جهان و کشورهای غربی پیش روی کشورهای جهان سوم ترسیم کرده¬اند و حرکت روی این نقشه، تأمین کننده منافع کشورهای مسلّط است (ناظمی اردکانی، 1387، ص107). بر این اساس آنها معتقدند که حکمرانی خوب و شاخص های آن، که توسط نهادهای بین المللی تعریف و تبیین شده است، نمی تواند الگو و برنامه ای متعالی برای پیشرفت و توسعه جامعه بشری، به ویژه کشورهای اسلامی، باشد. زیرا اولاً، حکمرانی خوب و شاخص های آن مبتنی بر جهان بینی مادی (همان، ص 107) است، و ثانیاً، حکمرانی خوب و شاخص های آن در مقاطع مختلف تاریخی، عامل بحران های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و نظامی در غرب و جهانی پیرامون بوده است (همان).


در حالی نهادهای غربی نسخه ای با عنوان حکمرانی خوب برای کشورهایی نظیر ما می پیچند، که تاریخ اسلامی دو دوره درخشان حکمرانی الهی را در کارنامه دارد. در اسلام، دو حکومت یا حکمرانی مطلوب در دو دوره زمانی عینیت خارجی پیدا نموده است: یکی در دوره پیغمبر اکرم صل ا… علیه و آله و دیگری در دوره امیرالمؤمنین علیه السلام.


در این یادداشت پژوهشی ضمن روشن ساختن شمول حکمرانی مطلوب از نگاه حضرت علی (ع) بر شاخص های حکمرانی خوب، نشان می دهیم که ایشان این شاخص ها را در عمل پیاده کرده اند و با دادن صبغه ای الهی به آنها، بر جنبه معنوی حکمرانی خوب تاکید ورزیده اند.

 


حکومت و حاکم در نگاه امام علی (ع)

در نهج البلاغه از حاکم جامعه اسلامی با عنوان مَلک یا سلطان که معنای تملک و سلطه گری را در خود داردیاد نشده، بلکه در آن با کلماتی مانند “امام” (پیشوا و رهبر) و “والی” روبرو هستیم. رهبر و امام کسی است که جامعه و امتی را به دنبال خود می کشد و خود پیش قراول و طلایه دار حرکت است. والی و ولایت متضمن معنای پیوستگی است. والی امت و رعیت، کسی است که امور مردم را بر عهده دارد و با آنها پیوسته است. حاکم در نگاه علی (ع) کسی است که در راس حکومت، ولی امر و متصدی کارهای مردم بوده و مکلف به تکلیفی الهی و مهم است. فردی از جامعه است که بیشترین و سنگین ترین بار مسئولیت بر روی دوش اوست. در سوی دیگر مردم قرار دارند که باید با همه ارزش¬های مادی و معنوی و آرمان هایشان مورد احترام قرار گیرند و دین و دنیای آنها با هم و در تعامل لحاظ شود (مطهری، 127-128). نگاه امام علی (ع) به حکومت نگاهی الهی است. نگاهی که با نگاه دنیامدارانه و قدرت محورانه تفاوت اساسی دارد. حضرت علی (ع) در آغاز حکومت خود دلیل پذیرفتن آن مسئولیت بزرگ را گرفتن حق ستمدیده از ستمگر برشمرده و آن را پیمانی می داند که خداوند از عالمان گرفته است: «سوگند به خدایی که دانه را شکافته و جانداران را آفریده است که اگر انبوه آن جماعت نمی بود، یا گرد آمدن یاران حجت را بر من تمام نمی کرد، و خدا از عالمان پیمان نگرفته بود که در برابر شکم بارگی ستمکاران و گرسنگی ستم کشان خاموشی نگزینند، افسار شتر خلافت را بر گردنش می افکندم و رهایش می کردم. (نهج¬البلاغه، دشتی:30)


بنابراین یکی از اهداف تشکیل حکومت و حکمرانی در اسلام، رسیدگی به حقوق محرومان و دفاع از مظلومان است. حضرت علی (ع) در جای دیگری انگیزه خود از پذیرش حکومت را چنین بیان می دارد: «پروردگارا! تو می دانی آن چه ما انجام دادیم، نه برای این بود که ملک و سلطنتی به دست آوریم و نه برای این که از متاع پست دنیا چیزی تهیه کنیم، بلکه بدان سبب بود که نشانه های از بین رفته دینت را بازگردانیم و صلح و اصلاح را در شهرهایت آشکار سازیم تا بندگان ستم¬دیده¬ات در ایمنی قرار گیرند و قوانین و مقرراتی که فراموش شده است، بار دیگر عملی شود (نهج البلاغه دشتی: 175). بنابراین گسترش معنویت، ایجاد امنیت و افزایش رفاه در جامعه (به خصوص احقاق حق افراد ستمدیده) و حاکمیت قانون از جمله اهداف حکومت امام علی (ع) می باشد.


در منطق علی (ع) امام و حکمران امین و پاسبان حقوق مردم و مسئول در برابر آنها است و اگر قرار است یکی از این دو (حکمران و مردم) برای دیگری باشد، این حکمران است که برای توده محکوم است، نه توده محکوم برای حکمران (مطهری:128). امام علی (ع) در نامه ای که در سال 38 ه.ق برای مالک اشتر به مناسبت برگزیدن او به فرمانداری مصر نگاشته، یک منشور حکومتی ارائه کرده است که تمام اصول حکمرانی مطلوب در آن مشهود است. مواردی نظیر مردم گرایی، هشدار به ریختن خون ناحق، پرهیز دادن از خودپسندی، منت گذاری، شتاب زدگی و امتیازخواهی؛ توصیه به عفو و صلح میان مردم، شادی نکردن برای مجازات و شتاب نداشتن در خشم، خود را امیر ندانستن، قطع ریشه هر دشمنی، وادار نکردن اطرافیان به ستایش و تملق گویی، یکسان قرار ندادن نیکوکار و بدکار، خشکاندن ریشه هرگونه خودخواهی، چپاولگری و بی انصافی خواص و خویشان و اجتناب از خونریزی.


بنابراین، مفهوم حکومت و حکمرانی در اندیشه سیاسی امام علی (ع)، هیچ گاه مقارن با تسلط و خودکامگی نیست بلکه این مفهوم، معنای مدیریت، امانت داری، خدمت گزاری و مهرورزی، هدایت و پاسداری از حقوق و آزادی های مردم را در خود دارد.


شاخص های حکمرانی مطلوب از نگاه علی (ع)


در این قسمت سعی می شود شاخص های حکمرانی خوب را بر دیدگاه های حکومتی حضرت علی (ع) عرضه کنیم و محتوای این شاخص ها را در نگاه ایشان جویا شویم.


1-پاسخگویی و حق اظهار نظر


مقصود از این شاخص میزان مشارکتی است که شهروندان می توانند در انتخاب دولت و نظام سیاسی داشته باشند. این شاخص همچنین بیان گر میزان آزادی بیان، آزادی احزاب و تشکل ها و اجتماعات، و آزادی رسانه های جمعی است. بر اساس این شاخص هر چه مردم در یک جامعه نقش بیشتری در تعیین زمام¬داران و هیئت حاکمه داشته باشند، حضور و نقش احزاب و تشکل ها و انجمن ها و نظایر آنها در جامعه بیشتر باشد، و رسانه های جمعی و افراد مختلف بتوانند آزادانه فعالیت نموده و نظرات خود را بیان کنند، نشان دهنده وضعیت بهتری از حکمرانی خواب است. یکی از مهمترین ویژگی های حکومت اسلامی، احترام گذاشتن به آرای عمومی و عملی ساختن خواسته های مردمی است. از این روست که حضرت علی (ع) هرگز حاضر نبود حکومت را به هر شکل ممکن به دست آورد؛ زیرا معتقد بود، حکومتی می تواند مصداق حکمرانی خوب باشد که از اساسی، مبتنی بر رعایت ضوابط عقلی و شرعی و مقبولیت مردم باشد. با اینکه بر اساس مبانی کلامی شیعه، علی (ع) خلیفه ی بلافصلی و منصوص رسول خدا (ص) و امام واجب الاطاعه بود، ولی هرگز در صدد تحمیل حکومت خود بر مردم نبود. از این رو وقتی با دعوت مردم برای قبول خلافت مواجه شد، رفتاری از خود نشان داد که در طول تاریخ بی نظیر است، آن حضرت حتی با اصرار از مردم خواست که در صورت امکان او را از قبول خلافت معاف دارند و فرمود: “مرا واگذارید و دیگری را طلب کنید، اگر مرا رها کنید، من هم مانند یکی از شما هستم. شاید من شنواتر و مطیع تر از شما نسبت به رئیس حکومت باشم و اگر در چنین شرایطی من وزیر و مشاورتان باشیم بهتر از آن است که امیر و رهبرتان گردم” (نهج البلاغه، دشتی: ۱۲۳).


امام علی(ع) در این باره سخنان فراوانی دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم: در نامه ای به مالک اشتر می فرماید: “در سیاست گذاری ها شیوه میانه را برگزین، که به حق نزدیک تر و عدالت را فراگیرتر است و بیشتر مایه خشنودی همگان (عموم مردم) می گردد و همین باید مدنظر تو باشد، نه خشنودی خواص …” (نهج¬البلاغه دشتی: ۴۱۷). امام علی(ع) مالک اشتر را از این که امارت و قدرت را وسیله ای برای تحمیل دیدگاه های خود بر جامعه قرار دهد، نهی می کند و می فرماید:"و هرگز مگو که مرا بر شما امیر ساخته اند و باید فرمان من اطاعت شود، زیرا چنین روشی موجب فساد دل و سستی دین و نزدیک شدن زوال قدرت است” (نهج البلاغه، دشتی: ۴۰۵). امام علی (ع) در نامه ای به “قثم بن عباس” فرماندار مکه می نویسد: “و نباید بین تو و مردم واسطه و سفیری جز زبانت و حاجب و پرده ای جز چهره ات باشد و هرگز افراد حاجت مندی که با تو کار دارند از ملاقات خود محروم مساز که اگر آنها از آغاز از در خانه ات رانده شوند حل مشکل آنها بعداً جبران نخواهد شد.” (نهج البلاغه، دشتی : ۳۸۵). حضرت علی(ع) حق سؤال از تمامی ارکان حکومت را برای مردم به رسمیت شناخته و پاسخگویی در قبال سؤالات مردم را بر حکومت واجب دانسته و در این زمینه خطاب به مالک اشتر فرموده است."و اگر رعیت بر تو گمان ستم برده آشکارا به مردم توضیح ده و عذر خود را نزد آنان بیان کن و با این کار آنها را از بدگمانی بیرون بیاور، که اگر چنین کنی، این کار تو برای تو ریاضت (و تمرین اجرای عدالت) است و برای مردم رفتاری به مدارا و محبت، و صراحت گویی در بیان عذر، و در نتیجه، استوار داشتن توده ها در راه حق” (نهج¬البلاغه، دشتی: ۴۱۷).


2- ثبات سیاسی و نبود خشونت


این شاخص به معنای آن است که چه میزان احتمال دارد یک حکومت و نظام سیاسی از راه های غیرقانونی یا ابزارهای خشونت آمیز در معرض بی ثباتی و سرنگونی و براندازی باشد. براساس این شاخص، هر چه احتمال عدم ثبات سیاسی در یک کشور بیشتر باشد نشان دهنده حکمرانی ضعیف است و هر چه کشوری از ثبات سیاسی بیشتری برخوردار باشد در زمینه حکمرانی خوب امتیاز بالاتری را کسب می کند. حضرت علی(ع) چه در دوران دوری از قدرت در زمان خلفای سه¬گانه و چه در دوران حکومت خویش، هرگز دست به خشونت نزد و همواره می کوشید که اختلافات را از طریق گفت وگو و روش های مسالمت آمیز حل کند. حکومت ها طبق روش های مادی و دنیامدارانه، سعی می کنند از هر ابزاری برای جلب توجه مردم بهره برند بدون این که در حقیقت مردم را به حساب آورند. اما روش حکومت امام علی(ع) مهربانی و مهرورزی عاطفی و معنوی با مردم، توجه به نیازها و مشکلات آنان و تلاش برای خدمت به خلق خدا بود: چنان که در نامه خود به مالک اشتر چنین نوشت: “دلت را برای رعیت پر از لطف و مهر و محبت کن و بر آنها درنده آزار دهنده ای مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری". (نهج¬البلاغه، دشتی: ۴۱۵). از نظر حضرت علی(ع) مهربانی و محبت با مردم در جذب دل¬ها و اداره کردن انسان¬ها نقش ارزنده ای دارد و باعث می شود زمامدار بر قلوب مردم حکومت کند. این یک اصلی اسلامی است که امام سخت به آن وفادار بود و به آن به عنوان یک اصلی مهم در حکمرانی می نگریست. امام علی(ع) خونریزی و خشونت را موجوب کیفر الهی و سبب زوال نعمت و کوتاهی عمر حکومت معرفی می کنند و آن را نه تنها سست کننده پایه های حکومت، بلکه از بین برنده آن می دانند (نهج البلاغه، دشتی: ۴۱۹). نیز در جایی دیگر می فرماید: “در حکومت اسلامی، ظلم حتی بر مورچه پذیرفتنی نیست” (نهج البلاغه، دشتی: 329)


3-اثربخشی دولت
در این شاخص، کیفیت خدمات عمومی، خدمات شهروندی و میزان استقلال آنها از فشارهای سیاسی مدنظر است. همچنین کیفیت تدوین و اجرای خط مشی های عمومی و دولتی، و میزان تعهدی که دولت نسبت به این سیاست ها دارد، در این شاخصی مورد ارزیابی قرار می گیرد. هر چه کیفیت خدمات عمومی و شهروندی بهتر باشد و خط مشی های عمومی به دور از جنجال های سیاسی وضع و اجرا شوند و تعهد نظام سیاسی در قبال آنها بیشتر باشد، نشان دهنده وضعیت بهتر حکمرانی است. به عبارت دیگر مفهوم اثربخشی به توانایی دولت در قانون گذاری، داوری دادگاهها، تصمیم های مدیریتی درباره حاکمیت قانون، عدالت مدیریتی و قضایی اشاره می¬کند. افزون بر آن کیفیت تهیه و تدارک خدمات عمومی و استقلال آنها از فشارهای سیاسی و صلاحیت و شایستگی کارگزاران را بیان می کند.
حضرت علی(ع) در صدر منشور خود خطاب به مالک اشتر می فرمایند:"این فرمانی است از علی امیرالمؤمنین به مالک اشتر فرزند حارث در پیمانی که با او می بندد. هنگامی که او را به حکومت مصر می گمارد تا خراج آن دیار را جمع آورده و با دشمنانش نبرد کند، کار مردم را اصلاح، و شهرهای مصر را آباد سازد” (نهج البلاغه دشتی: ۴۰۳). از نظر امام علی(ع)، مملکتی که از جهت دریافت مالیات، از نظر هزینه و بودجه تأمین است، از لحاظ دفع دشمن نیز قدرت جهادی و توان دفاعی قوی را دارد و در این صورت هم کار مردم اصلاح می¬شود و هم شهرها آباد می گردد. بنابراین مالک اشتر، به عنوان والی و حاکم مصر، نیاید برای خود عنوان و قدرتی کسب کند، یا به دنبال سود و بهره مادی باشد، بلکه باید اداره امور کشور را به عهده گیرد و مالیات بستاند و با دشمنان مردم مبارزه کند و ملت را در مقابل دشمنانشان مصونیت بخشد و آنها را به صلاح مادی و معنوی نزدیک کند و شهرها و حیطه حکومت را آباد کند؛ یعنی انسان ها را بسازد، سرزمین را آباد کند و اخلاق و ارزش های معنوی را ارتقاء دهد. با استناد به این فرمان می توان بخشی از آرمان های اساسی حکومت را نظم اقتصادی جامعه، تأمین امنیت، توجه به رشد و اصلاح و تربیت و بالندگی افراد، آبادانی مملکت و تأمین رفاه عمومی دانست. امام علی(ع) در مبحث جمع آوری مالیات و اخذ خراج، در عهدنامه مالک، تأکید بسیاری بر توجه حکومت به تولید و عمران دارد. امام علی (ع) در خطبه چهلم که خطاب به خوارج ایراد شده، به مباحث مهمی درباره حکومت و ضرورت آن و از جمله هفت وظیفه حاکم عادل الهی اشاره می¬کند: “به وسیله او اموال بیت¬المال جمع آوری می گردد، تا هزینه¬های دفاعی و عمرانی و انتظامی فراهم شود، به کمک او با دشمنان مبارزه می شود، به وسیله او جاده ها امن می گردد و حق ضعیفان به کمک او از زورمندان گرفته می شود” (نهج البلاغه دشتی : ۶۵). ایشان به نظارت و بازرسی کارگزاران خویش برای اثربخشی بیشتر دستورات خود توجه بسیاری داشتند به طوری که آن حضرت همیشه به فرمانداران خود توصیه می نمودند که افرادی خبره و متعهد و امین به عنوان بازرسی به صورت آشکار و پنهان، کار عاملان و کارمندان حکومتی را مورد بررسی قرار دهند و آنچه را که مشاهده نموده اند، به فرمانداران گزارش دهند (نهج البلاغه دشتی، نامه ۵۳: 411).

 

4- کیفیت قوانین

منظور از این شاخص، توانمندی دولت در تدوین و اجرای سیاست ها و مقررات و نظام هایی است که موجب گسترش نفوذ و دامنه فعالیت های بخش خصوصی می گردد. هر چه دولت بتواند با تدوین و اجرای سیاست ها و نظام های مختلف، امکان توسعه فعالیت های بخش خصوصی و تأثیرگذاری بیشتر آن را بر اداره جامعه فراهم نماید، شاهد سطح بالاتری از حکمرانی خواهیم بود. عادلانه بودن و فراگیر بودن قوانین نمایانگر کیفیت تنظیم کنندگی می باشد که از اصولی اساسی حکمرانی خوب محسوب می شود. امام علی(ع)، عدالت را برترین اصلاح می داند. زیرا ضعف ها، بی نظمی ها، ناکارآمدی ها و…، همه ناشی از خروج امور از موضع خود می باشد و سیاست عادلانه، سیاستی است که هر کاری را بر موضع خود بنشاند: “عدل و عدالت هر چیزی را در جای خود می نهد” (نهج البلاغه، دشتی: ۵۲۷). بنابراین، ماهیت و روح اصلاحات، پافشاری بر عدالت و تحقق آن است. حضرت علی(ع) قوام و پایداری هر نظام سیاسی را رعایت عدل و انصاف در بین آحاد مردم و دوری از هر گونه تبعیض در بین طبقات مختلف جامعه می داند و به کارگزاران حکومتی خود توصیه های لازم را می نماید: “با افراد تحت حکومت خود با عدل و انصاف رفتار کن، که اگر چنین نکنی، بر آنها ستم رواداشته ای “(نهج البلاغه، دشتی: ۴۰۵). در جای دیگر فرموده است: عدالت را به کار گیر و از بی انصافی و بی عدالتی بر حذر باش که بی انصافی کردن با مردم آنان را آواره می کند و بی عدالتی به قیام مسلحانه وا می دارد” (نهج البلاغه، دشتی : ۵۳۱). امام علی (ع) معتقد به ضرورت حذف مقررات اضافی و دست و پاگیر و مقابله با چاپلوسی و تملق گویی بود به طوری که در نامه های خود به کارگزاران حکومتی رسیدگی به امور مردم، همنشینی با آنها و پرهیز از تملق و چاپلوسی را مورد تأکید قرار می دهد. امام علی(ع) همچنین در خصوص رسیدگی به امور مردم بدون قوانین اضافی می فرماید: “در هر بامداد و شام ساعتی برای رسیدگی به امور رعیت معین کن و به سؤالات آنها شخصاً جواب ده” (نهج البلاغه، دشتی: ۴۳۳).


با این توصیفات مشخص می شود امام علی(ع)، رسیدگی به مشکلات مردم به طور مستقیم و از نزدیک و به دور از هرگونه برتری جویی حکام و قوانین اضافی و دست و پاگیر را یک اصل اساسی در حکمرانی می دانست و همواره آن را به کارگزاران خود خاطرنشان می ساخت.

5- حاکمیت قانون

یکی از اموری که حضرت علی (ع) به آن توجه جدی داشتند، قانون مدار بودن و اجرای قانون الهی به معنای واقعی کلمه بود. اگر کسی بر خلاف قانون عملی می کرده بدون در نظر گرفتن موقعیت و مقام وی، حدود الهی و قانونی را بر وی اجرا می کرد و هیچ واسطه و شفاعتی را نمی پذیرفت. همان طور که قبلا خاطرنشان گردید ایشان در خطبه ۱۳۱ اهداف بلند خویش را از به دست گرفتن حکومت: گسترش معنویت، ایجاد امنیت و افزایش رفاه در جامعه (به خصوصی احقاق حق افراد ستمدیده) و حاکمیت قانون، بیان می¬کند. نحوه برخورد حضرت علی (ع) با برادرش عقیل که سهم بیشتری از بیت المال را درخواست کرده بود، نشان دهنده پایبندی او به قداست و حرمت قانون الهی است. در حکمرانی حضرت علی (ع) به هیچ کسب ظلم و ستم نمی شود و همه در برابر قانون مساوی هستند، استواری او در برابر کسی که از راه دین وارد شده و می خواهد به ایشان رشوه بدهد به حدی است که می فرماید: “آیا از راه دین وارد شدی که مرا بفریبی یا عقلت آشفته شده یا جن زده شده ای یا هذیان می گویی؟ به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم را با آن چه در زیر آسمان هاست به من بدهند تا خدا را نافرمانی کنم و پوست جوی را از مورچه ای ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد” (نهج البلاغه، دشتی: ۳۲۷). هم چنین آن حضرت به یکی از مدیران خود که در بهره گیری از بیت المال قانون را رعایت نکرده بود نوشت: “خدا را سوگند که اگر حسن و حسین کاری همانند تو می کردند، با آنان کمتر سازشی نمی کردم و با هیچ تصمیمی بر من چیره نمی شدند، تا این که حق را از آنان باز می ستاندم و باطلی را که از ستم آنان پدید آمده بود، ناپدید می کردم” (نهج البلاغه، دشتی: ۳۸۹). در ذیل خطبه ۱۰۴ می فرماید: “به خدا سوگند درون باطلی را می شکافم تا حق را از پهلویش بیرون کشم” (نهج البلاغه، دشتی: ۱۳۵) و در جایی دیگر به مالک اشتر می فرماید: “همیشه حق و عدالت را گرچه بر نزدیک و دور باشد اجرا کن و در این راه بردبار و شکیبا باش و عملت را به حساب خدا بگذار، اگر چه از اجرای حق به خویشان و نزدیکانت زیان برسد و همیشه به عاقبت حق بیندیش، زیرا که پایان حق ستایش انگیز است” (لنکرانی، ۱۳۷۳: ۱۸۷). حضرت علی(ع) در فرمان های خود به نمایندگانش بارها تذکر داده است که حرکت های خویش را در مسند مدیریت بر محور قانون شکل دهند و به آنان توصیه می کرد که در جامعه اسلامی هرگز نباید ضابطه¬ها در برابر رابطه ها رنگ ببازند.

6- کنترل فساد

در خصوص مبارزه با فساد، امام علی (ع) در میان حاکمان تاریخ بی نظیر است. امام علی(ع) در خصوص نقش حاکمان در جلوگیری از فساد فرموده اند: “همانا زمامدار امین خدا در زمین، برپا دارنده عدالت در جامعه و عامل جلوگیری از فساد و گناه در میان مردم است” (غررالحکم و دررالکلم: ۶۰۴). ایشان درباره آن چه خلیفه قبل از بیت المال به خویشان خود بخشیده بود، و امام آن را به مسلمانان بازگرداند، فرمود: “به خدا، اگر ببینم که به مهر زنان یا بهای کنیزکان رفته باشد، آن را باز می¬گردانم که در عدالت گشایشی است و آن که عدالت را بر تابد، ستم را سخت تر یابد” (نهج البلاغه، دشتی: ۳۹). ایشان در نامه ای به زیاد بن ابیه جانشین فرماندار بصره فرموده است: “همانا من، براستی به خدا سوگند می خورم، اگر به من گزارش کنند که در بیت المال خیانت کرده ای، کم یا زیاد، چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده، و در هزینه عیال درمانی، و خوار و سرگردان شوی” (نهج البلاغه، دشتی: ۳۵۷). امام علی(ع) در ارتباط با سوء استفاده مالی شریح بن الحارث قاضی کوفه می فرماید: “به من خبر دادند که خانه¬ای به ۸۰ دینار خریده ای و سندی برای آن نوشته ای و گواهانی آن را امضا کرده اند. ای شریح اندیشه کن که آن خانه را با مال دیگران و یا پولی حرام نخریده باشی که آنگاه خانه دنیا و آخرت را از دست داده ای” (نهج البلاغه، دشتی: ۳۹۳). همچنین در نامه ای به مصقله بن هبیره شیبانی فرماندار یکی از شهرهای ایران فرموده است: “به من گزارشی رسیده که تو غنایم مربوط به مسلمانان را که به وسیله اسلحه و اسب هایشان به دست آمده و خون هایشان در این راه ریخته شده در بین افرادی از قبیله ات تقسیم کرده ای. اگر این صحیح باشد در نزد من خوار خواهی شد و ارزش و مقدارت کم خواهد بود. (همان)

نتیجه گیری

در نگاه علی (ع) حاکم، ولی امر و متصدی کارهای مردم است و مکلف به تکلیف الهی مهمی می باشد و مردم باید با همه ارزش های مادی و معنوی و آرمان هایشان مورد احترام قرار گیرند و دین و دنیای آنها با هم و در تعامل، ملاحظه شود. دیدگاه حضرت علی(ع) درباره حکومت: دنیا مدارانه و قدرت محورانه نیست، چرا که ایشان در خطبه ۳۰ دلیل پذیرفتن آن مسئولیت بزرگ را گرفتن حق ستمدیده از ستمگر شمرده و آن را پیمانی دانسته¬اند که خداوند از عالمان گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد نظرات و عملکرد امام علی(ع) با شش مؤلفه مطرح شده تحت عنوان حکمرانی خوب از سوی بانک جهانی نه تنها منافاتی ندارد بلکه نکته حائز اهمیت در خصوص مؤلفه های حکمرانی از دیدگاه امام علی (ع) و بانک جهانی این است که تمامی مؤلفه های حکمرانی خوب از سوی امام علی (ع) به صورتی عملی اجرا شده است و تنها یک نظریه نیست.


و در نهایت نکته اساسی که میان نگاه امام علی (ع) به حکمرانی مطلوب و شاخص های مادی بانک جهانی تفاوت ماهوی ایجاد می کند، جنبه الهی حکومت داری است. در شاخص پاسخ گویی حکمران شایسته پاسخ¬گویی را به عنوان یک تکلیف پیش از هر چیز، در برابر خواسته¬های خداوند - تبارک و تعالی – می داند؛ زیرا در حکمرانی شایسته، باید همه حرف ها، عمل ها، برنامه ها، موضع گیری ها، جنگ ها، صلح ها، رابطه ها و قطع رابطه ها، بر مبنای رهنمود مکتب و الهام گرفته از دین باشد (نهج البلاغه، خ 126). در شاخص قانونمداری، قوانین الهی سرلوحه کار قرار می گیرد و شخص حاکم، صرفا مجری احکام الهی است؛ امام خمینی ره درباره این شاخص می فرماید: زمان امیرالمؤمنین (ع) هم قانون حکم می کرد، امیرالمؤمنین مجری بود. همه جا باید این طور باشد که قانون حکم کند؛ یعنی خدا حکم بکند، حکم خدا (موسوی خمینی، صحیفه، ج 11، ص 171). خدا محوری در تعریف و تبیین شاخص شفافیت نیز نقش دارد؛ یعنی در تبیین شفافیت امور حکومتی نیز اراده خداوند نقش اساسی دارد. آنچه را خداوند دستور دهد که به صورت شفاف ابلاغ شود، حکم رانان در حکمرانی شایسته وظیفه دارند ابلاغ کنند، و اگر ابلاغ نکنند سرزنش می شوند. امام علی علیه السلام با توجه به این شاخص، می¬فرمایند:‌ بدانید، حقی که شما بر عهده من دارید این است که چیزی را از شما مخفی ندارم، جز اسرار جنگ را، و کاری را بی مشورت شما نکنم، جز اجرای حکم خدا. حقی را که از آن شماست از موعد خود به تأخیر نیفکنم، و تا به انجامش نرسانم از پای ننشینم، و حق شما را به تساوی دهم (نهج البلاغه، خ 50). کارایی و اثربخشی نیز بر اساس رعایت حدود الهی در حکومت داری شاخص سازی و تبیین می گردد. همچنین تخطی از قوانین الهی سرمنشا فساد تلقی شده و از هرگونه عمل خلاف شریعت اسلامی ممانعت به عمل می آید.
منابع
1. امام علی (ع)، نهج البلاغه؛ مترجم: محمد دشتی، موسسه فرهنگی تحقیقی امیرالمومنین
2.¬ پور آقایی، سپیده، 1383، شاخص های حکمرانی به روایت بانک جهانی ، گزارش، ش 154،، ص62
3. ناظمی اردکانی، محمد، 1387، حکمرانی خوب بارویکرد اسلامی، علوم انسانی، سال هفدهم، ش 76، ص107-128
4. مطهری، مرتضی 1368، سیری در نهجالبلاغه، انتشارات صدرا، قم 
5. لنکرانی، محمدفاضل 1373، آیین کشورداری از نگاه امام علی (ع)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی
6. نقیبی مفرد، حسام 1389، حکمرانی مطلوب در پرتو جهانی شدن حقوق بشر، موسسه مطالعات و پژوهش¬های حقوقی
7. شاه آبادی، ابوالفضل و جامهبزرگی، آمنه؛ نظریه حکرانی خوب از دیدگاه نهج البلاغه، در: فصلنامه پژوهشنامه نهج البلاغه، سال اول شماره 2

 نظر دهید »

100سخن گرانبهاازامام هشتم علیه السلام

09 مرداد 1396 توسط یازهرا
100سخن گرانبهاازامام هشتم علیه السلام

نمایش فایل های پیوست:

  • _ent_6_.pdf (450 کیلوبایت)
 نظر دهید »

مقاله سبک زندگی وشخصیت اخلاقی امام رضاعلیه السلام

09 مرداد 1396 توسط یازهرا
مقاله سبک زندگی وشخصیت اخلاقی امام رضاعلیه السلام

نمایش فایل های پیوست:

  • _ument_5_.pdf (629 کیلوبایت)
 نظر دهید »

امام رضاعلیه السلام

09 مرداد 1396 توسط یازهرا
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 23
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

یامهدی عجل علی ظهورک

علمی،پژوهشی،فرهنگی،اجتماعی
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • پاسخ به شب نامه اهل سنت پيرامون شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
  • یازهرا (سلام الله علیها)دستم بگیر
  • سال نومبارک
  • پیام مقام معظم رهبری (مدظله العالی)به مناسبت آغاز سال نو
  • مناسبت های ماه رجب
  • اهمیت ماه رجب چگونه است و اعمال آن کدام است؟
  • میلادامام جوادعلیه السلام
  • بحثى در امامت
  • رد دلائل اهل سنت
  • ​نظر رجال عامه و ديگران در باره على عليه السلام
  • در نفى امامت از غير على عليه السلام
  • وفات حضرت زینب(سلام الله علیها)
  • کتابستان حضرت زینب (سلام الله علیها)
  • حضرت زینب علیها السلام
  • شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
  • مبعث پیامبراعظم صلی الله علیه وآله مبارکباد
  • اعیادشعبانیه برجمیع مسلمین مبارک
  • میلادامام حسن علیه السلام
  • درگذشت مادرشهیدصیادی
  • میلادباسعادت امام رضاعلیه السلام مبارکباد
  • اصول انتخاب عنوان مقاله
  • مقاله نویسی
  • شهادت امام جوادعلیه السلام
  • میلادامام هادی علیه السلام مبارکباد
  • شهادت حضرت زهراسلام الله علیها
  • امام زمان علیه السلام
  • معرفی کتاب پرسمان ریحانه
  • معرفی کتاب
  • مسابقه گروهی رشد6
  • حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
  • اشعار شهادت امام علی (ع) تسلیت باد
  • شهادت امام علی (ع) تسلیت باد
  • روزقدس
  • دهه کرامت
  • عیدغدیرمبارک
  • دهه فجرمبارک
  • میلادباسعادت امام علی علیه السلام برشیعیان مبارکباد
  • بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش ۱۳۹۶/۱۱/۱۹
  • یاصاحب الزمان ادرکنی
  • یاصاحب الزمان ادرکنی
  • یاصاحب الزمان ادرکنی
  • یاصاحب الزمان ادرکنی
  • یاصاحب الزمان ادرکنی
  • حمایت ازکالای ایرانی
  • شهادت موسس مذهب جعفری
  • میلادحضرت معصومه عليهاالسلام مبارکباد
  • امام حسین علیه السلام
  • ياكريمه اهل بيت
  • ياكريمه اهل بيت
  • ماه صفر
  • حاج قاسم سلیمانی

Random photo

شهادت امام موسی کاظم علیه السلام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس